روز زن ... روز مادر ...

ساخت وبلاگ

امسال هم شروع. شد ...

پدری در اولین تولد کودک یک ساله اش میگوید ... فرزندم‌این اولین تجریه بهار تابستان پاییز و زمستانت بود ...بقیه فصول عمرت همه تکراراین دوران هست ...

باید یاد بگیریم که چطور این تکرار برامون جذاب و متفاوت شود ...

نهان

+ نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 0:4 توسط نهان  | 

روز زن ... روز مادر ......
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:24

کتاب شروع کردم... فقط عشق حقیقت دارد ...

دارم از درون تهی میشم... دارم به هیچ میرسم...

حس گنگ و بی انتهایی هست...

نیاز دارم باهات حرف بزنم ... ولی نمیشه ...

پس باید صبور باشم ...

شاید تا ابد ...

نهان ....

+ نوشته شده در شنبه هجدهم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 1:40 توسط نهان  | 

روز زن ... روز مادر ......
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:24

سلام ...این هفته تا دوشنبه باید یه داستان کوتاه بنویسم ... ولی اصلا هیچ ایده ای ندارم ...نمیدونم چطوری شروع کنم ... موضوع چی باشه ... ولی علاقه خاصی به نوشتن داستان دارم ..اونم کوتاه ... فکر نکنم اینجا کسی بیاد ... ولی اگه میاد نظرش برام بنویسه ...در مورد چی بنویسم ؟ چطوری شروع کنم ؟ ...هلپ می لطفا و خواهشا ... + نوشته شده در جمعه چهارم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 23:43 توسط نهان  |  روز زن ... روز مادر ......ادامه مطلب
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 7 اسفند 1402 ساعت: 4:25

سلام ...روز های هفته مثل برق و باد میگذرن ... و من چقدر غصه دارم از این گذشت ها ... گذشت لحظه های شیرین ...خدایا برکت عطا کن به ثانیه هام ... و برکت عطا کن به صبوریم با علی محمد... واقعا یه چالش سخت... چالش درد آور ...شاید وقتی این چالش درست انجام بدم به سر انجام نیکویی خواهم رسید ... روز زن ... روز مادر ......ادامه مطلب
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 30 تاريخ : شنبه 25 آذر 1402 ساعت: 21:57

سلام ...اینجا مینویسم به یادگار بمونه ... ساعت ۷.۱۱ صبح هست ..مترو هستم ... ساعت ۸ کلاس دارم تا ۷.۳۰ شب ...پریشب ‌مهمون داشتیم و من سه روز فقط وقت گذاشتم برای مهمونام ... و کارای دانشگاهم موند برای شنبه .. و از اونجایی که خسته بودم صبحش خوابیدم خلاصه کارام ناقص موند ... دلم گرفت ولی خب مهم این انجامشون دادم ... الانم دلم میخواست بخوابم ... ولی باید برای هدفم اون رنجی که باید بکشم ... رنج رشد ... این رنج وقتی در راستای هدفت و علاقه ات هست شیرین هست و خسته نمیشی... یه نیرویی درونت مثل نیلوفرآبی شکوفا میشه و در نا مساعدترین موقعیت گل میده و خیلی زیبا ... نهان در حال شکوفاییی .... + نوشته شده در یکشنبه پنجم آذر ۱۴۰۲ ساعت 7:17 توسط نهان  |  روز زن ... روز مادر ......ادامه مطلب
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 13:43

سلام ...امسال پاییز با تمام حس هام درکش کردم ... در راه دانشگاه ... برگ هایزرد روی پیاده روها ... هوای ابری ... نم نم بارون ...دلبرانه برام دلبریکردن ... منو یاد عشق عمیق درونیم انداخت .. که خیلی وقت ها یادممیره که همیشه حواسش بهم هست ... در تمام لحظاتم جاری هست ...چرا یادم میره که هستی .... خدای مهربانم ... ممنونم که حواست بهمهست ...پاییز بهم یاد آوری میکنه که روح زمینی یکی هست که دعام میکنه ...اینم حس خوب می ده ... شاید خدا برام فرستاده ... اونم گاهی اینروزا یادم میره ...پاییز دوستای خوبم بهم یادآوری میکنه ... اونام خیلی کمکم کردن ...خیلی زیاد ... از راه دور ... معصومه نازنیم روز زن ... روز مادر ......ادامه مطلب
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 13:43

این روزا هلاک و خسته میرسم خونه ... تازه باید با پسری فونبال بازی کنم ... خراابکاریاش جمع کنم ... ولی لذت بخش که کارات میکنی و خسته میخوابی ... صبح بازم میری دنبال چیزی که علاقه داری ... و تکرار پشت تکرار ... لذت بخش هست تازه توی این شلوغیا خدا برات کارم جور کنه با درآمد خوب ... یعنی دیگه سنگ تموم گذاشته برات ...خدایا کمک کن که بتونم هندل کنم... روحم ورک کنه چی میخواد یاد بگیره روز زن ... روز مادر ......ادامه مطلب
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 16:41

پاییز نازنینم اومد...نصف روزها را با پاییزم قدم خواهم زد در خیابون های تهران به دانشگاه هنر ...ان شالله که بتونم بخونم و ادامه بدم ... از این روزمرگی بیام بیرون ... دیگه دوست ندارم انتظار کسی و چیزیبکشم ... نهان نوشت ::: دلم داره عادت میکنه که دیگه بهش گوش ندم ::: + نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم مهر ۱۴۰۲ ساعت 0:27 توسط نهان  |  روز زن ... روز مادر ......ادامه مطلب
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 54 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 18:49

از آن پس فهمیدم که رنج می‌تواند مبدا تاریخ آدمی را عوض کنند. و باور کردم که آدم، در طول زندگی‌اش، بارها می‌میرد و به جایش آدم دیگری زاده می‌شود...مرتضی برزگرو من بارها و بارها مردم و زنده شدم ... و چه میزان زندگی های گذشته را تجربه کردم ...نهان + نوشته شده در دوشنبه هفدهم مهر ۱۴۰۲ ساعت 23:2 توسط نهان  |  روز زن ... روز مادر ......ادامه مطلب
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 18:49

عشق آهوی تیزپا شد و منببر بی حرکت پتوهایمخشمگین نیستم که تا امروزنرسیدم به آرزوهایمنرسیدن رسیدن محض استآبزی آب را نمی بیندهرکه در ماه زندگی بکندرنگ مهتاب را نمی بینددوری و دوستی حکایت ماستغیر از این هرچه هست در هوس استپای احساس در میان باشدانتخاب پرنده ها قفس استوسعت کوچک رهایی رااز نگاه اسیر باید دیدکوه در رشته کوه بسیار استکوه را در کویر باید دیدگرچه باغ من از درخت تهی ستدر سرم فکر کاشتن دارمشعر را، عشق را، مکاشفه راهمه را از نداشتن دارم...یاسر قنبرلو شعر را عشق را مکاشفه را ...همه را از نداشتن دارم ...نهان ... + نوشته شده در پنجشنبه بیستم مهر ۱۴۰۲ ساعت 1:28 توسط نهان  |  روز زن ... روز مادر ......ادامه مطلب
ما را در سایت روز زن ... روز مادر ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asemonekhaki بازدید : 58 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 18:49